رویاهای تنهائی من



Image result for ‫مادر‬‎


اگر سر تا به پایم را ببوسی


ز خاطر کی برم نامهربانی


دل آشویم ازین بگذشته ی تلخ


نمی خواهم که برگردی جوانی


شنید و ناشنیدن شد بهانه


که تا از هم نپاشد آشیانه


به او گفتم که تو نامهربانی


بگفتا هست اشکال جوانی


چنان کردی که میسوزم هنوزم


نمی بخشم تو را چو سینه سوزم


ندارم چاره ای غیر از تظاهر


اگر چه هست جانم از جفا پُر


خدایا کاش او بخشیده باشد


اگر چه سخت هم رنجیده باشد


بزرگی فطرت بخشندگان است


که مادر فاخر هر دو جهان است


"رسا" میسوزد. اما چاره ای نیست


بجز مادر دگر آزاده ای نیست


#گیتی_رسائی




به نام خدا

با لطف و محبت شما دوستان

داستان تقریبا زندگی"دوبرادرسید" را تقدیمتان میکنم .ضمنا شما میتوانید داستانهای( فراز و نشیب

عاشقانه ، چوب خدا صدا نداره و صبوران تنگدل) را در وبلاگgiti.mihanblog.com  تحت عنوان

"داستانهای من" نویسنده گیتی رسائی  مطالعه بفرمائید

داستان تقریبا زندگی"دوبرادرسید" در همین وبلاگ قابل پیگیریست

 با سپاس فراوان: گیتی رسائی 

 


Hannelotte van Elst


یارب بکن ز لطف گهی سوی ما نگاه


کشتی شکسته ایم . کجائی ؟ بگو کجا؟


صد درد داده ای و نکردی یکی دوا


گفتی جفا نکن که ترا میدهم جزا


خط و نشان بسی تو برایم گشیده ای


کردی چرا برمن و ما این چنین روا؟


دادی تو جان  به ما و گرفتی به اختیار


مار ا کشانده ای ز کجا تا به ناکجا


گفتی صلاح هرچه که باشد همان دهم


ما خود سپرده ایم به دست قضا بلا


صدها هزار قصه ز لطف تو گفته اند


از بخت بد وفا شده بر جان ما جفا


بر طاعتیم آنچه تو فرمان بداده ای


لب بسته ایم تا که نیاید ز لب صدا


یارب بس است اینهمه درد و عذاب و قهر


دانم که آگهی تو زحال و هوای ما


یک لحظه چرخ را تو بگردان به سود ما


خسته شدست بسکه"رسا" دیده مبتلا


#گیتی_رسائی


Random Inspiration 132 | Architecture, Cars, Style


آنجا رسیده ام که غضب کرده ای خدا


گفتی وفا کنم، تو جفا کرده ای خدا


گفتی که نعمتست ببین این چه نعمیست؟


ما را اسیر درد و بلا کرده ای خدا


باری چه سخت نهادی به دوشمان


دیگر بس است هرچه به ما کرده ای خدا


دیگر نفس نمانده ز فریاد خسته ایم


ما را به بد نوا، تو صدا کرده ای خدا


گفتی گناهکار رسد بر سزای خویش


اینگونه بود عدل؟ چه ها کرده ای خدا


ای کاش زیر و رو بکنی آنچه ساختی


گر زیر و رو شود تو دوا کرده ای خدا


آری بگو"رسا" تو کجائی و گوش حق؟


ما را به حال خود تو رها کرده ای خدا


#گیتی_رسائی




به ما دادی هزاران وعده اما


تمامش بود اما . بی مسما


فکندی جمله ما از چاله در چاه


ندارد راه حلی این معما؟


به ساز ِ سوختن باید بسازیم


سزاوار است در آتش گدازیم؟


چرا پایان نباشد درد ها را؟


خدا گویا ز خاطر برده ما را


ز بیداد زمانه بس غمینم


نگه بر هر که کردم شرمگینم


ندارم دست تا دستی بگیرم


که خود مانند یارانم اسیرم


خدایا کافرم کردست بیداد


چنان کردند میترسم ز فریاد


گمانم گرم کردی پشتشان را


وگرنه باز گردان مشتشان را


تقاص ظلم ِ از ظالم تو بستان


فقط این کار باشد بر تو آسان


"رسا"را نیست یارای تحمل


خودت دانی چه سان باید تقابل


#گیتی_رسائی


Gilbert Garcin


از حال زار ما بشنیدست خان ما


با آنکه بی خبر بود از داغ سینه ها


خوش گفته اند


آنکه سوار است غافل است


از حال پا میان کویرها


وقتی که دیدگان همه در تب است و تاب


گویند آگهیم و ندانند سوز ها


دستی به دور به آتش نها ده اند


این روبهان نشسته به کنج گذارها


خوش بر خیال خام نهادند بار خویش


روزی رسد که پرده بیفتد ز کارها


هرچند میشود که فریبند مردمان


اما خداست آنکه رسد بر قرارها


#گیتی_رسائی




Related image


آن جای مُهر


 برای رضای خدا ست یا که فریب؟


پیشانیت به داغ نشان کرده ای ز ریب


این کاش داغ بر دلت از رنج کودکان


یا از نگاه مادر رنجور بی نشان


اما خیال باطلت اینست . مردمان


دستت بخوانده اند . نداری خبرازآن


ای کاش جای پینه به پیشانیت دغل


بردل تو داشتی سر سودائی از عمل


دانی تو پینه به دستان کجائیند؟


اهل مروتند و جدا از تباهیند


ای آنکه هست ذهن تو تاریکتر ز شب


امروز را مبین که بود موسم طرب


تا کی سر خدا بغلط مینهی کلاه؟


روزی رسد که پی ببری بوده اشتباه


ای بی خبر جای تو شد دوزخ خدا


فریاد میشود همه این سوز و ناله ها


بر آینه نگر. که ببینی چه داغهاست


آن داغ بر جبین  تو از داغ سینه هاست


چوب خدا خورد به همان جای مهر تو


خون عزیز تو بشود قوت بهر تو


چرخ زمان بگردد و شاید وفا کند


آری"رسا" شود که خدا خود دوا کند


#گیتی_رسائی




https://i.pinimg.com/originals/3b/ec/7a/3bec7a6c77d2bc3e6b12a6b356a19901.jpg


گرفتند این جماعت حالمان را


ز چنگ ما همه اموالمان را


شدند شاهی نشسته روی کرسی


به حسرت داشتند یک لنگه ارسی


چنان خوردند مال مردمان را


کنون چسبیده اند صاحب زمان را


به نام دین جهنم گشته ارزان


نمانده بر زمین نقشی ز انسان


نشانی نیست از رحم خدایان


به زیر پا نهاده نقش قران


ز یزدان هم ندارند شرم انگار


ز بیت المال میکردند پروار


دروغ و فتنه راه رستگاریست


خرافات و کلک راه رهائیست


سیه کاری نماد کارهاشان


شده دشمن اساس فتنه هاشان


شده شهوت پرستی در نهایت


فریب مردمان آنهم به غایت


نشسته بر سریر قاضی دین


شده ی بر آنها رسم و آئین


"رسا" بس کن کلامت نیست تازه


دو صد سال است این ؟؟؟؟؟سواره


#گیتی_رسائی


creative fashion photography Image# 4066602025 #creativefashionphotography


خوش ، کسی گفت .


که حال دل عشاق خرابست خراب


وه چه خوش گفت،


که امید درین ورطه سرابست سراب


گرچه دریاست ولیکن چو حبابست حباب


دل  من رفته درین راه و ، کبابست کباب


گر بخواهم که دهم شرح ، کتابست کتاب


جوهر عشق ندانید چه نابست چه ناب


بخدا لذت آن همچو شرابست شراب


گرکه عاشق نشوی عمر برآبست بر آب


حرکت چرخ زمان پر ز شتابست شتاب


غفلت ار پیش بگیرید عذابست عذاب


بگمانم که فلک روی حسابست حساب


همه زیبائی دنیا به شبابست شباب


ما که رفتیم ندانسته و دیدیم عتابست عتاب


بر سرش ریخت"رسا"هرچه ترابست تراب


#گیتی_رسائی


creative fashion photography Image# 4066602025 #creativefashionphotography


خوش ، کسی گفت .


که حال دل عشاق خرابست خراب


وه چه خوش گفت،


که امید درین ورطه سرابست سراب


گر که عاشق نشوی عمر بر آبست بر آب


جوهر عشق بمانند گلابست گلاب


بخدا لذت آن همچو شرابست شراب


دل من رفته درین راه و کبابست کباب


گر بخواهم که دهم شرح کتابست کتاب


بس شنیدم همه گفتند ثوابست ثواب


همه زیبائی دنیا به شبابست شباب


حرکت چرخ زمان پر ز شتابست شتاب


غفلت ار پیش بگیریم عذابست عذاب


گرچه دریاست ولیکن چو مهابست مهاب(جای ترسناک)


دل مکن شاد که این مرغ غرابست غراب(کلاغ)


برد آنکس که درین دهر عقابست عقاب


چه کسی گفت جهان روی حسابست حساب؟


صورتکها همه در زیر نقابست نقاب


بی سبب نیست غم روزِ همه حفظ حجابست حجاب


ای خوش آنکس که کنون رفته به خوابست به خواب


بر سرت ریز "رسا" هرچه ترابست تراب


ناله ها موسیقی چنگ و ربابست رباب


#گیتی _رسائی




daydreams and moonbeams


شنیدم میرسد دنیا به پایان


جهان بازیست از بهر خدایان


ز شادی گاه ما را مینوازند


گهی با درد ما را میگدازند


زمانی این ،زمانی آن بَرَد جام(برنده میشوند)


ندانسته گرفتاریم در دام


به باران رحمت آرد. چون شود بیش_


شود سیلی خروشان بر تن ریش


شود کیفور و لرزاند جهان را


به صدها تیر آراید کمان را


گهی از پیش و گه از پس براند


به دنبال خودش ما را کشاند


خدایا بس کن این ترفندها را


خرابش کن تو یکسر این جهان را


شده خونابه از سر تا به پامان


فرستی درد. اما نیست درمان


"رسا" رنجور گشت و زار و نالان


خداوندا بس است . نفرست باران


#گیتی _رسائی



درین سیاه چال زمانه


ندیده ام دل ِ خوش


همیشه حسرت خندیدنی ز دل بوده


صدای قهقهه پر کرده گوش دنیا را


مرا سکوت غم آلوده ای به دل بوده


چنان به بودن دنیا شدیم وابسته


دمی ز رنج زمین و زمان نیاسوده


دلم پر است ز دردی که تاب ِ گفتن نیست


قلم ز دست من ناتوان . زمانه بربوده


سیاه میکنم این نقطه های خط چین را


"رسا" هر آنچه که گفتست


غم ز دل بوده


#گیتی رسائی


Фото, атор tarka.ju на Яндекс.Фотках


میشود جان را فدای یار کرد


دردها را روی هم انبار کرد


میشود بر روی دل سنگی گذاشت


روی سوز سینه آهنگی گذاشت


میشود پنهان شدن در ناکجا


چشم پوشیدن ز هر جور و جفا


میشود قانع شدن بر بیش و کم


بر تن و جان گه پذیری نیش هم


میشود با درد تن گردی اجین


با گذشتن گه شود مرد این چنین


میشود با نا امیدی دوست شد


جسم و جانت استخوان و پوست شد


میشود آتش زنی کاشانه ات


چشم پوشی از گل و گلخانه ات


میشود این کارها را بیش کرد


ظلم بر هستی و جان خویش کرد


لیک آسان نیست چشم و گوش بست


دیده می بیند همه افکار پست


گشته کشتار همه پیر و جوان


رسم نامردان این دور و زمان


میشود آیا "رسا" آسان گذشت؟


بی خبر در خیل غمداران نشست؟


#گیتی_رسائی


image


عقربکها چه بی خیال ز غم


با چه سرعت به پیش میتازند


عاشقانه بر روی هم غلطند


در زمان گوئیا به پروازند


غافل از دردِ سینه ی من و تو


بی پر و بال بس هوسبازند


نیستند همچو ما اسیر زمین


نیست پایان همیشه آغازند


پای بر پای هم رها سرشان


بی خبر از زمان ، در آوازند


حسرتم گشته سر خوشیهاشان


که نه فرمانده . نی چو سربازند


نه غمِ رفتن زمان بخورند


گرچه خود عامل زمان سازند


میشود بس کنی "رسا" گله را؟


همه در این قمار می بازند


#گیتی رسائی




image


عقربکها چه بی خیال ز غم


با چه سرعت به پیش میتازند


عاشقانه به روی هم غلطند


در زمان گوئیا به پروازند


غافل از دردِ سینه ی من و تو


بی پر و بال بس هوسبازند


همچو ما نیستند اسیر زمین


نیست پایان همیشه آغازند


پای بر پای هم رها سرشان


بی خبر از زمان ، در آوازند


حسرتم گشته سر خوشیهاشان


که نه فرمانده . نی چو سربازند


نه غمِ رفتن زمان بخورند


گرچه خود عامل زمان سازند


میشود بس کنی "رسا" گله را؟


همه در این قمار می بازند


#گیتی رسائی




Osadzony obraz


بیهوده مرا به هیچ دلگرم مکن


با قول و غزل مرا تو سرگرم مکن


با من تو دو صد بار به جنگ آمده ای


دانم که تو هم چو من به تنگ آمده ای


ناصح شده ای سبک کنی بارت را؟


بر دوش من افکنی تو سربارت را؟


در کوره رهی . چراغ یاران شده ای ؟


در تاب و تب زمین. تو باران شده ای ؟


تو همچو منی و . درد من میدانی


ناکرده گناه گشته ایم قربانی


این درد ندارد هیچ درمان و دوا


آن به که رها کنیم دامان خدا


عادل نکند به هیچکس جور و جفا


یک قوم خوشند و مابقی باد هوا


بر خویش رها نموده  سامان جهان


گو یا که ندارد خبر از جور زمان


می بیند ودم نمیزند. کو رحمان؟


بی برگ و نوا دهد به دنیا تاوان ؟


گر نیک نظر کنی به آتش افروز


در خواب خوش خویش شود شامش روز


دیدست "رسا" که بی گنه میسوزد


پس به که بمیرد و لبش بر دوزد


#گیتی_رسائی


Image result for ‫زیباترین عکسهای عاشقانه‬‎


هر شب از آن کوچه گذر میکنم


بر در و دیوار نظر میکنم


خون شده دل زحسرتِ(زَسرَتِ) دیدار تو


نیست دگر ذره ای زآ ثار تو


من شدم آواره ی این کوی تنگ


نیست دگر ترس ز ناموس و ننگ


خاطره ها داغ زند بر دلم


از شب و از روز دگر غافلم


رفته ای و جای تو خالی شده


عاشق بیچاره چه حالی شده


کار من اینست ز شب تا سحر


چشم کنم همره هر رهگذر


دیده بدوزم که بیابم ترا


هیچکسی نیست که پرسد چرا


کاش که این کوچه شود گور من


چونکه هوایش شده داروی من


تا که"رسا" هست و نفس میکشد


چنگ به دیوار قفس میکشد


#گیتی_رسائی


pustekuchen111.tumblr.com ?amp_see_more=1 - ⚜☪☮☸☯Alex ☯☸☮☪⚜ - #Alex #ampseemore1 #pustekuchen111tumblrcom


خبر در شهر ما جز درد و غم نیست


در اینجا زندگی جز آه و دم نیست


خزان است و جوانان برگ زردند


بزرگان را بجز فکر شکم نیست


بجای اشک خون میبار د از چشم


ببین این قوم را بیداد کم نیست


زمان نوش و شادیها گذشته


صدائی غیر دردِ زیر و بم نیست


نشاط از خانه ها دیریست رفته


تمام زندگی جز پیچ و خم نیست


عجب دارم هنوزم مستِ مستیم


نمی بینیم .راهی جز عدم نیست


کجائی یارب ِ دل نازک ما؟


چرا از درگهت بر ما کرم نیست


چرا باید چنین آتش ببارد؟


مگر در حکمتت نقش قلم نیست؟


زبانها بسته اینجا سینه خسته


دگر امید بر اهل حرم نیست


سزای نیکنامان  سوز و محنت


و کار مفسدان هم جز ستم نیست


ز دریای کمالت بی نصیبیم


در اینجا یک اثر یا قطره نم نیست


شدم خسته"رسا" تاکی بنالیم


نصیب ما بجز درد و اِلَم نیست


#گیتی _رسائی


Branch Out, 2006. Collage by Angelica Paez., Pop art collage on paper


به هر جائی برای دیدن تو


به خاک و خون دلم را می کشیدم


ندانستی تو. من خاموش و جوشان


چو مرغی پر شکسته می پریدم


دلم میسوزد اکنون ای دریغا


برای دل غم و حسرت خریدم


بیا بنگر تو حال و روز من را


به چشمانی که غیز ازتو ندیدم


چه حاصل بردی از نامهربانی؟


هزاران حرف سرد از تو شنیدم


ببین حال"رسا" را دل بسوزان


که من از عشق مجنون آفریدم


#گیتی رسائی


به نام خدا

با لطف و محبت شما دوستان

داستان تقریبا زندگی"دوبرادرسید" را تقدیمتان میکنم .ضمنا شما میتوانید داستانهای( فراز و نشیب

عاشقانه ، چوب خدا صدا نداره و صبوران تنگدل) را در وبلاگgiti.mihanblog.com  تحت عنوان

"داستانهای من" نویسنده گیتی رسائی  مطالعه بفرمائید

داستان تقریبا زندگی"دوبرادرسید" در همین وبلاگ قابل پیگیریست

 با سپاس فراوان: گیتی رسائی 

 


 

نشستم زُل زدم بر عکس رویت

 

گلستانی پر از گلها کشیدم

 

نگفتم بیوفابودی عزیزم

 

قرارِ وعده ی فردا کشیدم

 

رخاطر برده بودم آرزو را

 

نسیم و رنگ ِرویا را کشیدم

 

به عکست گفتم از عاشق شدنها

 

زقلبت سنگ خارا را کشیدم

 

خیال آمد سراغم، روی عکست

 

هزاران نقش زیبا را کشیدم

 

به چشمت معنی عاشق شدنها

 

به مویت موج دریا را کشیدم

 

به روی غنچه و کُنج لبانت

 

دو صد لبخند پر معنا کشیدم

 

تمام عمر با رویای عکست

 

شراب و شعر در شیها کشیدم

 

شدم محبوس ِ در یاد گذشته

 

"رسا" را درتو بی پروا کشیدم

 

#گیتی_رسائی


 

تو ای یار گرمابه و گلستان

تو ای نازنین دوست ای همزبان

 

تو ای مهربان یار بهتر ز جان

تو ای بی نشان از کژّی جهان

 

تو ای همصدای همه راستان

تو ای گرمی محفل دوستان

 

تو ای همدم ویار زحمت کشان

تو ای بی نیاز از زمین و زمان

 

هر آنچه بگویم ز رفتار تو

ز مردانگی ها و پندار تو

 

کلامم نباشد رساتر از آن

که هستی تو سرکرده ی بهتران

 

توئی یادگار زمان قدیم

کریم و الیم و سلیم و رحیم

 

بود حسرتم روز بهبودیت

چو ایام بگذشته بهروزیت

 

تحمل بود کار ما ای رفیق

اگر چه جوانی برفته.دریغ

 

غم تو غم ما و یاران توست

همین عشقِ دائم که درمان توست

 

دو باره بهاران شود سبز رنگ

خزان میرود لحظه ای کن درنگ

 

عزیزم ز گردشگر کج مدار

ازین برهه هم بگذرد روزگار

 

"رسا دارد امید تا به شوی

چنانی گهی ماه و گه مه شوی

 

# گیتی رسائی

در رثای بهترین دوست همسرم


 

زدست دیده و دل گفت فریاد

 

خوشا آنکه کزین دو گشت آزاد

 

درین دوران مگو دل، خونفشان است

 

زهر دردی به تنها صد نشان است

 

نمانده طاقتی تا باز گویم

 

اگر خواهم که از آغاز گویم

 

 

بدن درد است سر گشته بهانه

 

درخت خود زنیها زد جوانه

 

ندانسته به سر آتش نشاندیم

 

ز ره خود را به بیراهه کشاندیم

 

به حرف دشمن دین .دل نهادیم

 

خوشیها را یه زیر گِل نهادیم

 

شده بازیچه ی دستان دشمن

 

چنان فرمانبر ِ فرمانِ دشمن

 

چو شب کردیم روز روشن خویش

 

نکرده رحم بر جان و تن خویش

 

چو خود کردیم تدبیر نباشد

 

کمان بشکسته را تیری نباشد

 

"رسا" دل زندگان در گور خفتند

 

بگوش ما هزاران قصه گفتند.

 

گیتی رسائی


 

گهی میسوزم از یاد گذشته

 

کنون روزم چو شام تار گشته

 

ز شادابی چو گل بودم به بستان

 

زدم طعنه به رستم های دستان

 

دلم شاد و لبم خندان و جان مست

 

چه باکم گر دلی در سینه بشکست

 

مرا بود آینه دمساز و همراز

 

که با مرغ طرب بودم هم آواز

 

کنون مبهوت و مات و سر گریبان

 

ز آئینه شدم چون جن گریزان

 

ز روی خویش گاهی می هراسم

 

گهی گم کرده ام هوش و حواسم

 

شنیدم مادرم میگفت گهگاه

 

خوشا آنکس که میمیرد به ناگاه

 

اجل اکنون نماید ناز بسیار

 

"رسا" روحا نه جسمأ هست بیمار

 

#گیتی رسائی


به نام خدا

با لطف و محبت شما دوستان

داستان خط خطیهای سرنوشت  را تقدیمتان میکنم .ضمنا شما میتوانید داستانهای( فراز و نشیب عاشقانه ، چوب خدا صدا نداره و صبوران تنگدل و داستان دو برادر سید )را در وبلاگgiti.mihanblog.com  تحت عنوان داستانهای من "نویسنده گیتی رسائی" هم مطالعه بفرمائیدبفرمائید. با سپاس فراوان .گیتی رسائی


 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها